El Nino یک کلمه اسپانیایی به مفهوم پسر بچه به معنی پسر مسیح (chirst-child) است.
النینو یک شکست میان اتمسفر و اقیانوس آرام است که نتیجه آن ایجاد تغییرات آب و هوایی میباشد و بیشتر نزدیک به خط استوا اتفاق می افتد.
ال نینو لقب فرناندو تورس است که بخاطر babyface بودنش به او اطلاق شده.
ادامه...
سلام... جیگررررررررررررررررررررر چقدر نظرات وبت کم شده.... میگم .. پس دوستات کجان !!!
آییی... نبودی این دو ماه اینقدر بهم خوش گذشت که مردم الان از بیکاری.. :d به قول آقای اکبر پور ، چه روزگاری داشتیم ، حیف که نگه نداشتیم... داشتم عکسایی که با هم خدمتیام گرفتمو میدیدم ، یادگارایی که واسم توی دفترم نوشتن رو میخوندم ، بی اختیار گریم گرفت... وقتی بهشون زنگ زدم ، دیدم.. اونام مثل من هستن...
اونجا مثل یه دنیای دیگه بود با 137 سرباز ، با 137 دوست ، 137 وفادار ، که توی مرام هیچکس خیانت نیست...
دیروزم بودم تهرون... :p
به زودی میبینمت جیگل.... بوووس
واووووووو.ببین کی کامنتیده.بعدا خواستی کامنت بذاری قبلش هماهنگ کن باهام که شوکه نشم.قلبم وایساد پسر.اون شبی که قرار بود قرداش بری رو یادته؟استرس و اضطراب تو نگاه ما بود و تو نگاه خودت.ولی ببین الان چه کرده این سربازی.باورت میشه من و تو که هر روز همدیگه رو می دیدیم توی این دو ماه فقط نیم ساعت همدیگه رو دیدیم؟؟؟ از این به بعد دی وی دی هایی بهت میدم که توش سرباز داشته باشه:دی مثلا "نجات سرباز رایان"!!! باید از سربازیت بنویسی ها.یا اینجا یا هر جای دیگه. راستی.من خیلی دو ماهه اینجا می نویسم ولی تازه دیشب تو "شکلات" لینک "ال نینو" رو دادم واسه همین اکثرا نمی دونن که اینجام هنوز.بگذریم از اینکه رفقای بلاگر روز به روز کمتر میشن و میرن. یادش بخیر.چه روزگاری داشتیم.چه بلاگستانی بود بلاگستان سال 84. بوووووووووووووووووووووووووس
مشخصه ارادت خاص داری نسبت به کیت !:)
خیلی خاص!
راستی مگه امین همسن تو نبود ؟!! چرا رفته سربازی ؟!
در ضمن کارش هم خوبه . منو به فکر قالب مرحوم وبلاگم انداخت .
نه.دو سال بزرگتره ازم.
سلام... جیگررررررررررررررررررررر
چقدر نظرات وبت کم شده....
میگم .. پس دوستات کجان !!!
آییی... نبودی این دو ماه اینقدر بهم خوش گذشت که مردم الان از بیکاری.. :d
به قول آقای اکبر پور ، چه روزگاری داشتیم ، حیف که نگه نداشتیم...
داشتم عکسایی که با هم خدمتیام گرفتمو میدیدم ، یادگارایی که واسم توی دفترم نوشتن رو میخوندم ، بی اختیار گریم گرفت...
وقتی بهشون زنگ زدم ، دیدم.. اونام مثل من هستن...
اونجا مثل یه دنیای دیگه بود با 137 سرباز ، با 137 دوست ، 137 وفادار ، که توی مرام هیچکس خیانت نیست...
دیروزم بودم تهرون... :p
به زودی میبینمت جیگل....
بوووس
واووووووو.ببین کی کامنتیده.بعدا خواستی کامنت بذاری قبلش هماهنگ کن باهام که شوکه نشم.قلبم وایساد پسر.اون شبی که قرار بود قرداش بری رو یادته؟استرس و اضطراب تو نگاه ما بود و تو نگاه خودت.ولی ببین الان چه کرده این سربازی.باورت میشه من و تو که هر روز همدیگه رو می دیدیم توی این دو ماه فقط نیم ساعت همدیگه رو دیدیم؟؟؟
از این به بعد دی وی دی هایی بهت میدم که توش سرباز داشته باشه:دی
مثلا "نجات سرباز رایان"!!!
باید از سربازیت بنویسی ها.یا اینجا یا هر جای دیگه.
راستی.من خیلی دو ماهه اینجا می نویسم ولی تازه دیشب تو "شکلات" لینک "ال نینو" رو دادم واسه همین اکثرا نمی دونن که اینجام هنوز.بگذریم از اینکه رفقای بلاگر روز به روز کمتر میشن و میرن.
یادش بخیر.چه روزگاری داشتیم.چه بلاگستانی بود بلاگستان سال 84.
بوووووووووووووووووووووووووس
خونه جدید مبارکه . من نبودم چه زرنگ شدی کلی پست جدید نوشتی انگار فرصت بشه همه رو می خونم. از درس و مشق چه خبر؟
مرسی.
دو هفته ست که درس و مشق شروع شده ولی من چون حسش نبود نرفتم هنوز سر کلاسا.داستان "ترم بعدی می خونم" های من داره تکراری میشه.
سلام!خونه ی جدید مبارک!دیشب اومدما ولی نشد کامنت بذارم.
انشالله تو این خونه از خوشی ها و خاطرات خوبت بنویسی!
مرسی.منم امیدوارم!